Spain Reference

خانه - درباره اسپانیا - آشنایی با اصطلاحات پرکاربرد اسپانیایی

آشنایی با اصطلاحات پرکاربرد اسپانیایی

Idiomsاصطلاحات
Spanish idioms with animalsاصطلاحات اسپانیایی با حیوانات
Tener vista de linceچشم عقاب داشتن (تیز بین بودن)
Ser un gallinaمثل مرغ ترسو بودن
Estar en la edad del pavoنوجوان بودن، در سن بلوغ بودن
Ser la oveja negraبه درد هیچ کاری نخوردن، بازنده بودن
Estar como una cabraدیوانه بودن
No ver tres en un burroمثل خفاش کور بودن (بینایی خوبی نداشتن)
Dar gato por liebreاز کسی سواری گرفتن و فریبش دادن (سر کار گذاشتن)
Ser un rataخسیس بودن
Verle las orejas al loboمتوجه خطر شدن
Tener memoria de pezحافظه ماهی را داشتن (حافظه ضعیف داشتن)
Spanish idioms with food and drinksاصطلاحات اسپانیایی با خوراکی و نوشیدنی
No importar un pepino / un rábano / un pimientoبی ربط و بی اهمیت بودن
Ser pan comidoآسان مثل آب خوردن
Ponerse de mala lecheبی حال و حوصله شدن
Dar calabazas a alguienدست رد به سینه کسی زدن
Ser un melónببو گلابی بودن
Temblar como un flanاسترسی و عصبی بودن
Ponerse como un tomateمثل سیب سرخ شدن
Ser un bombónمثل هلو زیبا و چشمگیر بودن
Dar la vuelta a la tortillaاوضاع را عوض کردن
Ser del año de la peraاز عهد دقیانوس آمدن / بودن (کنایه از پیر بودن)
Spanish idioms with body partsاصطلاحات اسپانیایی با اعضای بدن
Lavarse las manosاز قبول مسئولیت سر باز زدن، از زیر بار مسئولیت در رفتن
Hacer algo al pie de la letraواو به واو کاری را انجام دادن (دقیقا طبق دستورالعمل ها)
No tener ni pies ni cabezaبی سر وته بودن (بی معنی و نامفهوم بودن)
Meter la pataگند زدن، اشتباه کردن
No pegar ojoیه لحظه هم چشمان را روی هم نگذاشتن (کنایه از بی خوابی)
Sin pelos en la lenguaرک و پوست کنده حرف زدن
Estar hasta las naricesجان به لب رسیدن (کنایه از خسته و کلاقه شدن تا حد مرگ)
Dormir a pierna sueltaمثل سنگ خوابیدن (کنایه از خواب عمیق)
Buscar tres pies al gatoمساله را پیچاندن و سخت تر کردن
Andar con pies de plomoآهسته رفتن و آهسته آمدن (کنایه از مراقب و هشیار بودن)
Spanish idioms with coloursاصطلاحات اسپانیایی با رنگ ها
No haber colorقابل مقایسه نبودن (مثل گودرز و شقایق)
Tener la negraچشم خوردن (کنایه از بدشانسی آوردن)
Dar en el blancoتو خال زدن، به هدف زدن (کنایه از درست بودن)
Verlo todo de color de rosaهمه چیز رو صورتی دیدن (کنایه از مثبت نگری بیش از حد)
Buscar el príncipe azulمنتظر شاهزاده و اسب سفید بودن
Ponerse moradoمثل گاو خوردن (کنایه از زیاد خوردن)
Estar sin blancaکشتی شکسته داشتن (کنایه از ورشکست بودن)
Poner verde a alguienکسی رو شستن و پهن کردن (کنایه از بد و بیراه گفتن راجع به کسی)
Tener sangre azulآقازاده بودن (کنایه از اشرافی یا از خانواده ساطنتی بودن)
Encontrar tu media naranjaنیمه گمشده خود را پیدا کردن
مشاهده نظرها +
بستن نظرها -

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Spain Reference
All About Spain